loading...
برترین ها
milad بازدید : 149 1391/03/26 نظرات (0)
با زیرشلواری ازخونه زدم بیرون هوا سرد بود واسه اینکه سرما کمتر بهم نمود کنه دستامو جمع کردم رو سینه و بدو بدو رفتم سمت بقالی محله که سر خیابون بود اما وقتی رسیدم دیدم بقالی بسته اس با خودم گفتم : تف به این شانس تو راه برگشتن به خونه بارون گرفت اونم باچه شدتی یه نگاه به آسمون که انگار فهمیده بود من با لباس گرم بیرون نیومدم کردم و گفتم : تف به این شانس وقتی رسیدم خونه سریع کلید ماشین و برداشتم تابرم از یه جای دیگه خرید کنم باز با زیرشلواری نشتم تو ماشین و راه افتادم تو راه همینطور که داشتم میرفتم یه مرتبه دختری که حاشیه خیابون داشت راه میرفت تلو تلو خورد و خورد رو زمین منم که همیشه حساس بودم نسبت به خانم هایی که تو خیابون دچار مشکل میشند گفتم :تف به این شانس سریع ماشین و پارک کردم و رفتم سراغش هر چقدرصداش زدم جوابی نداد انگار بیهوش شده بود خوب که نگاهش کردم دیدم خیلی چهره اش جذابه و یه ندایی از درون به من میگفت اگه کمکش نکنی خیلی خری . من که الان درگیر عواطف انسان دوستانه شده بودم گفتم : تف به این شانس از رو زمین بلندش کردم و با زحمت گذاشتمش روصندلی عقب ماشین به هر زحمتی بود سریع رسوندمش به بیمارستان وقتی تو راهروی بیمارستان همراه برانکاردش داشتم راه میرفتم دیدم همه چپ چپ نگاهم میکنند یه نگاه به خودم کردم دیدم با زیرشلواریم و از همه بدتر زیر شلواریم خیسه و چسبیده به تنم و منظره بدی رو به نمایش گذاشته زیر لب گفتم تف به این شانس
سرگرم جواب دادن به سوالات دکتر و پرستارها بودم که سرو کله ی نیرو انتظامی بیمارستان پیدا شد و از من خواستند که تو دفترشون تو بیمارستان بشینم و تکون نخورم وقتی دیدم تو هچل افتادم گفتم : تف به این شانس شروع کردم به توضیح دادن واسه مامور نیرو انتظامی که بابا! به پیر به پیغمبر تصادفی در کار نبوده و اونا هم گوششون بدهکار نبود و منم هر۵ دقیقه یکبار وقتی میدیدم حرفام ثمر بخش نیست میگفتم : تف به این شانس
همینطور که منتظر تو دفتر نیرو انتظامی بیمارستان نشسته بودم دکتر بخش اومد داخل دفتر و به من گفت شما چه نسبتی با این خانم دارید منم گفتم هیچ نسبتی دکتر گفت مریض شما دختر مجردیه که حامله اس و الانم به هوش اومده اینو گفت و منو واسه شناسایی بردند بالای سر اون خانم مامور ازش پرسید شما تصادف کردید اونم با خیلی بی رمقی گفت نه (خیلی خوشحال شدم) بعد مامور ازش پرسید این آقا رو میشناسید و اونم بی رمق گفت آره و ازهوش رفت بلند گفتم تف به این شانس
الان دیگه از اتهام تصادف مبرا شده بودم اما واسه اینکه تکلیف بابای مجهول الهویه بچه مشخص بشه از من آزمایش گرفتند تا ببینند مشخصات من با مشخصات بچه جور در میاد یا نمیاد!
بعد از گذشت یه مدتی که تو دفتر نیرو انتظامی بیمارستان نشسته بودم و داشتم سین جین میشدم دکتر درو باز کرد و اومد تو و گفت آقا : نتایج آزمایش شما نشون میده که بیگناهید چون نتایج آزمایشات نشون میده نه تنها بچه از شما نیست که شما کلاً عقیم هستید و قادر به بچه دار شدن نیستید
و شروع کرد به توضیح دادن که مشکل دقیقاً از کجامه و …
بعد از چند لحظه دیگه هیچ چیز نمیشنیدم و فقط لبای دکترو میدیدم که بین ریش پر فسوری آنکارد شدش تکون میخورد خاطراتم از چند سال قبل شروع به مرور شدن کردند یاد اولین دوست دخترم افتادم که همیشه ی خدا نگران بود که حامله شده و همه چیو بااین نگرانیش کوفتم میکرد ، یاد روزایی که چشمام گرد میشد تا ببینم رنگ بی بی چک دقیقاً چه رنگیه ، یاد روزایی که از پله های آزمایشگاه با هول و ولا بالا رفتم تا نتیجه آزمایش دوست دخترمو بگیرم ، یاد اون ۴ میلیون پولی که همین چند وقت پیش دادم به منشی دفترم تا بره بچه شو سقط کنه ، یاد نصفه شبایی که بند و آب داده بودم و در به در دنبال داروخانه شبانه روزی میگشتم واسه خریدن قرص اچ دی و ال دی ، یاد حرفای زن مطلقه ای که چند سال پیش باهاش بودم و ادعا میکنه بچه آخرش از منه و ازم خرجی میگیره و …
تو کله ام غوغایی بود یه طرف مغزم این چیزا رو بخاطر میاورد و طرف دیگه مغزم پر شده بود از جمله ی: تف به این شانس
با صدای زنگ موبایلم ازفکر و خیال در اومدم – دکتر هنوز داشت توضیح میداد- گوشی رو بر داشتم و بی رمق گفتم : الو خانمم اونطرف خط بود گفت : معلوم هست کدوم قبرستونی رفتی؟ اگه یلالی تلالیت تموم شده یه چی بخر بیا خونه منو سه تا بچه ات گرسنه ایم گوشی از دستم که دیگه نایی واسه نگه داشتنش نداشت افتاد و بی اختیار گفتم : … تو این شانس
milad بازدید : 146 1391/03/26 نظرات (0)

با مادرشوهرت مشکل داری؟

با پسر همسایه درگیر شدی؟

کارفرماهات پولتونو نمیدن؟

پروژه هاتون پول نمیشه؟

می خوای از همکلاسیای سابقت انتقام بگیری؟

حس میکنی حقتو خوردن؟

پاداش نگرفتی؟

از افزایش حقوقت ناراضی هستی؟

چک برگشتی داری؟

اصلا فرقی نمیکنه. فقط کافیه یه تماس با ما بگیرید.


.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.


milad بازدید : 143 1391/03/26 نظرات (0)

وقتی کسی ناراحتت می کنه 42 تا ماهیچه استفاده میشه تا اخم کنی! اما فقط 4 تا ماهیچه لازمه که دستت رو دراز کنی و بزنی پس کلش

********************


معلم از بچه ها میپرسه:بچه ها در آینده میخواهید چه کاره شوید؟ محسن:من میخواهم ناخدا بشم. علی:من میخواهم دکتر بشم. سارا:من میخوام یه مادر خوب بشم. رضا:منم میخوام به سارا کمک کنم.

********************

دلم خواست چیست؟
قطعی ترین ومنطقی ترین دلیل برای کاری که درآن ری*ده اید

********************

آدم وقت نمی‌کنه به خودش برسه اون وقت می‌گن آدم به آدم می‌رسه!

********************


یه سوالی مغزم رو پریشون کرده: چرا جمعه این قدر به شنبه نزدیکه، ولی شنبه این قدر از جمعه دوره؟

********************

این روزا دختر و پسرها از عشق و دوستی هیچ نفعی نمیبرند اونایی که منفعت میبرند: رستورانها ، کافی شاپ ها ، ایرانسل و همراه اوله !!

********************

تا شقایق هست
.
.
.
.
.
.
خواهرکوچیکش حق ازدواج نداره

********************

همیشه گوشیم که زنگ میخوره میذارم چند ثانیه بگذره بعد جواب میدم
اینطورى فکر میکنن ما هم کار و زندگى داریم

********************

اگه مثل من تنهایید..
اگه مثل من بیکارید ..
اگه مثل من مرض دارید ..
یه قرص جوشان بندازید تو تنگ ماهی قرمزا ، اونا هم براتون هلیکوپتری میزنن

********************

من هر روز، از خونه که بیرون میزنم رو یه کاغذ مینویسم "امروز قراره بمیرم"
که اگه احیانا مردم، بگن یارو چقد خفن بوده، میدونسته..!

********************

زن به شوهر: اگه من ازت جدا شم چی میشه؟
مرد: دیوونه میشم.
زن: نمیری دوباره زن بگیری؟
مرد: والا به دیوونه اعتباری نیست !

********************

ﻫﻴﭻ ﻭﻗﺖ ﺩﻝ ﻳﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﭘﺎﻙ ﻭ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺭﻭ
ﻧﺸﻜﻦ ﻭ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺑﺪﺭﻓﺘﺎﺭﻱ ﻧﻜﻦ ﭼﻮﻥ
ﻣﻴﺮﻩ ﺩﻣﺎﻏﺶ ﺭﻭ ﻋﻤﻞ ﻣﻴﻜﻨﻪ ﻣﻴﺎﺩ ﺑﻌﺪ
ﺩﻳﮕﻪ ﻣﺤﻞ ﺳﮓ ﻫﻢ ﺑﻬﺖ ﻧﻤﻴﺬﺍﺭﻩ

********************

یارو کتاب نوشته , چگونه ۱۲۰ سال عمر کنیم , بعد خودش تو ۶۷ سالگی مرده

********************

دقت کردید بعضیا زنگ میزنن به تلفن خونه و بعد از کلی حرف و بحث و اینا یهو قاط میزنن میپرسن خوب کجایی الان؟ خونه ای؟

********************

بچه که بودیم هی بهمون میگفتن مهربون باش ، همه رو دووووس داشته باااش ، حالا بزرگ شدیم میگن چرا مهربونی ؟ خاک تو سر هالوت کنن ! بدبخت زرنگ باااش ! گرفتن اینا ما رو ؟

********************

والا ما بچه بودیم همش اون خانوم مجری مهربونه بودا
میگفت: شما… مام میگفتیم: ما؟
میگفت: بعله شما که نزدیک تلویزیون نشستی، یکم برو عقبتر بشین!
مام میرفتیم عقب!
بعد میگفت: یکم عقبتر!
آقا مام تا نزدیکیهای در ورودی میرفتیم عقب که نکنه لج کنه کارتون نشون نده..!
یعنی یه همچین اسکولای دوست داشتنی ای بودیم ما..!

********************

اگه یه روز صبح خیلی خوشحال از خواب بلند شدی و دیدی نه غمی نه زنی نه بدهی نه دردی،بدون دیشب تو خواب مردی! روحت شاد و یادت گرامی


milad بازدید : 137 1391/03/26 نظرات (0)
مشترک گرامی چه خبر؟ مامان بابا خوبن؟، علی کوچولو چه طوره؟ الهی ایرانسل قربونش بره. مشترک گرامی با ۶۴۵۲۰۰ ریال شارژ دیگر برنده ۱۵۰ تومن شارژ داخل شبکه بشوید. ... مشترک گرامی چته؟ چرا تو فکری؟ عاشق شدی؟ آخه بدبخت! با این وضع گرونی کی عاشق می شه؟!!××!!

milad بازدید : 150 1391/03/22 نظرات (0)
 
هلیکس در سنگاپور


 

بوسفر در استانبول
 

 

مواج هندرسون در سنگاپور



 
معروف “گلدن گیت” در سانفرانسیسکو



 
“میلائو ویاداکت” در فرانسه



 
“گیتشید میلنیوم” در لندن




“آسمان” مابین برج های پتروناس در مالزی




برج (Tower) در لندن




بروکلین در نیویورک




خواجوی اصفهان




بندر سیدنی




“باد و باران” در سینگیانگ چین




“پونته وچیو” در ایتالیا




“هامبر بی” (Humber Bay) در کانادا




“رومان” در اسپانیا




پونته دوگارد فرانسه




زیگزاگ واقع در یو یوآن شانگهای ، چین




لوپو در شانگهای چین




“کابروک” یا چ (Chapel) در لوسرن ، سوئیس




“سالگیناتوبل” در سوئیس




“موستار” در بوسنی




الله وردی خان” یا همون “سی و سه ” اصفهان


milad بازدید : 176 1391/03/20 نظرات (0)
     Wojtek Kwiatkowski عکاسی است که بیشترین شهرتش را مدیون خلق عکس های دیدنی از دنیای اسب ها می باشد. او نویسنده و ناشر کتابی در مورد پرورش اسب عربی نیز می باشد. او می گوید: من سال ها در این زمینه تجربه کسب کرده ام. کتاب ها و عکس های زیادی را از اسب های عربی جمع آوری کرده ام. ماجراجویی من در مورد اسب عربی از ۴ سال پیش، زمانی که من اولین دوربین دیجیتال حرفه ای ام را خریدم آغاز شد!

اسب
اسب
اسب
اسب
اسب
اسب
اسب
اسب
اسب
اسب
اسب
اسب
اسب
اسب
اسب
اسب
اسب
اسب
اسب

   Wojtek Kwiatkowski
milad بازدید : 129 1391/03/20 نظرات (0)

یه پسر انگلیسی به پسر ایرانی میگه: چرا خانوماتون با مردا دست نمیدن؟ یعنی انقدر مرداتون شهوت پرستن؟

پسر ایرانیه میگه: چرا هر مردی نمیتونه دست ملکه شمارو لمس کنه؟

پسر انگلیسی عصبانی میشه و میگه: ملکه فرد عادی نیست فقط با افراد خاص دست میده.

پسر ایرانی میگه: خانوم های سرزمین من همه ملکه اند...


milad بازدید : 73 1391/03/20 نظرات (0)

والــدیــــن گـرامـــی ..
اگر دخترتون هنگام خوندن اس ام اس ،یک لبخندِ احمقانه رو صورتش نقش میبنده ..
اون اس ام اس از دوست پسرشه ..
قلم پاشو میتونید خورد کنید



والا ما بچه بودیم همش اون خانوم مجری مهربونه بودا خانوم رضایی!میگفت: شما… مام میگفتیم: ما؟میگفت: بعله شما که نزدیک تلویزیون نشستی، یکم برو عقبتر بشین!مام میرفتیم عقب! بعد میگفت: یکم عقبتر!آقا مام تا نزدیکیهای در ورودی میرفتیم عقب که نکنه لج کنه کارتون نشون نده..!یعنی یه همچین اسکولای دوست داشتنی ای بودیم ما..!


دوست عزیز، در هنگام دروغ گفتن حداقلِ شعور را برای مخاطب خود متصور شوید !
مچکرم …!


ایرانسل اس ام اس داده مشترک گرامی ۵۰۰کیلوبایت هدیه ما به شما استفاده اینترنت رایگان !
مدت اعتبار ۳۰ روز !!!!
یا ما خیلی اوسگولیم !
یا اونا خیلی اوسگلن !
یا میخواستن شوخی کنن !
یا نمیفهمن ۵۰۰ کیلوبایت ینی چی !
یا نمیفهمن اینترنت ینی چی !



بعضی وقتا شنیدن یه
” بگو ببینم چه مرگته ”
از یه رفیق خیلی بیشتر از حرفای کلیشه ای
“عزیزم چی شده”
بیشتر میچسبه….!


دو تا نصیحت …!
1آ.شغال هم که باشید قابلیتِ بازیافت دارید ، امیدتونو از دست ندید خلاصه !
2.باور کنید استفاده از کلمات رکیک شما را به انسانی کول و باحال تبدیل نمیکند



دو ساعت پشت تلفن معطلی که گوشی رو برداره، تا میایی خمیازه بکشی یارو میگه الو!


دیدن یه سوسک توی اتاق خواب درواقع مسئله خاصی نیست
مسئله خاص از اونجا شروع میشه که : سوسکه ناپدید میشه… !!


من موندم این مخترع نون تافتون چه فکری کرده این همه سوراخ گذاشته رو این نوون؟؟؟
یه لقمه درست حسابیم نمیشه گرفت همش نشت میکنه!


فقط یه ایرانی میتونه بعد از شنیدن صدای پیغامگیرِ تلفن بگه “عِـه رفت رو پیغامگیرشون” و سریعاً تلفن رو قطع کنه !!


بعضی آهنگها هستن که گوش میدی میگی
“من کی زندگیمو واسه این تعریف کردم که این از روش آهنگ ساخته؟؟



milad بازدید : 71 1391/03/20 نظرات (0)

این خواننده / بازیگر در ماه ژوئیه اعلام کرد که قصد دارد از مارک آنتونی جدا شود و پس از آن او زمان کوتاهی را با بازیگر جذاب هالیوودی بردلی کوپر بود، اما در حال حاضر بر اساس گزارش های رسیده او راه مدونا را در پیش گرفته و با یکی رقاص جوان به نام کاسپر اسمارت ملاقات کرده است.

لوپز ۴۲ ساله و اسمارت تنها چند هفته ای است که با هم دیده شده اند، اما خودشان گفته اند رابطه ی آنها خیلی جدی نیست.

اسمارت و گروه رقص خیابانی اش در برنامه ی هانی ۲ معروف شدند و پس از آن در فیلم رقص خیابانی ۳D و اجرای بیانسه در مراسم گرمی ۲۰۱۰ حاضر بودند.

فراموش نکنید ، لوپز در سال ۲۰۰۱  با یک رقاص جوان ازدواج کرد و در سال ۲۰۰۲ از او جدا شد. سپس در نوامبر ۲۰۰۲، جی.لو با بن افلک رابطه برقرار کرد!


تعداد صفحات : 11

درباره ما
Profile Pic
سلام من این وبلاگ رو ساختم تا این که از اینترنت بیشتر سر در بیارم ولی قصد دارم مطالب زیادی هم تو این وبلاگ بزارم از شما هم ممنون که به اینجا سر زدی یه چیز دیگه اگه وقت داشتی یه نظرم بدی ممنون میشم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    به نظر شما وضعیت وبلاگ چطور است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 213
  • کل نظرات : 31
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 20
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 23
  • بازدید ماه : 21
  • بازدید سال : 301
  • بازدید کلی : 27,090